لینک دریافت خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word قابل ویرایش پرینت
تعداد صفحات: 56
مقدمه:
در فصلهای گذشته انواع مراتب طهارت انواع رزق منظر قران اشنا شدیم دانسیتم، سعادت واقعی انسان پرتو ایجاد طهارت ظاهر باطن حصول یابد اساسی راه مبارزه الودگیها، تطهیر روح تهذیب اخلاق ساختن مدینه فاضله است. مدینه فاضله مردان ازاده انرا سازند: مردان ازاده پرتو اخلاق ساخته شوند لذا اگر مسئله تهذیب روح تزکیه نفس بهترین هدف، فرهنگ قران کریم غفلت نکنیم، هرگز جانمان مسموم نمی کنیم.
حال فصل حاضر برانیم بررسی ارتباط میان انواع مراتب طهارت انواع رزق پرتو قران کریم بپردازیم.
3-1- رابطه میان طهارت باطنی رزق مادی:
3-1-1- افزایش طهارت باطنی افزایش رزق مادی:
مسائل تربیت تزکیه روح (طهارت باطن) گاهی حد بحثهای اخلاقی خلاصهمی شوند حالیکه مسائل اخلاقی اگر باز شوند حکمتهای بس گسترده دارند.
(بقره (2): 57)
(....... کتاب حکمت انها بیاموزد پاکشان دارد...........)
در کتاب «محاسن برقی» امده شخصی پیامبر (ص) عرض کرد: «علمنی» (به من یاد بده) ولی نگفت من چه چیز یاد بده. حضرت (ص) او حکمت عملی اموخت فرمود: باید انچه نزد مردم نیازی جویی پس همین قناعت، غناست.
انسان سرمایه دار ممکن خود «مستغنی» بپندارد ولی انسان قناعت پیشه غنی انسان غنی بالاتر مستغنی است.
(علیک بالیاس عما فی ایدی الناس فانه الغنی الحاضر)
غنا لغت مقابل فقر امده معنی نیازی است، واژه اسماء حسنی باشد جمعا بیست بار قران مجید کار رفته؛ هجده بار موضوع خداوند 2 بار موضوع انسان. چه موضوع خداوند کار رود مطلق نیازی چون وصف بشر اید نیازی کفایت بالنسبه است. اما واژه استغنا یعنی اینکه انسان، نیازمند باشد چیزی نیازش برطرف کند داشته باشد اگر کسی محتاج باشد چیزی حاجت او رفع کند داشته باشد همین قانع شود «استغنا» است.
برخی انسانهای طمع کار وجود دارند ترس فقر دراینده، اکنون استقبال فقر روند؛ ممکن وضع مالی انها خوب باشد ولی چون زر اندوز ازمندند گویند شاید اینده محتاج بشویم.
امیرالمومنین علی (ع) فرماید:
(الناس من خوف الذل متعجلوا الذل)
یعنی بعضی مردم اینکه مبادا ذلیل شوند، استقبال ذلت روند! یعنی حکومت جابرانه ستمگران پذیرند تحت سلطه انان قرار گیرند خودشان تحت فشار اقتصادی زندگی کنند.
بنابراین طهارت باطن، اولا بینش توحیدی جلوه کند انگاه مسائل عملی مانند امور مالی قران موضوع فرماید:
(توبه: 103)
(از اموالشان (اموال مومنان) صدقات دریافت دار بدان صدقات، ما نفوس انها پاک پاکیزه سازی رشد برکت دهی ........)
زکات، نشانه صداقت انسان ادعای امیال است، زکات عامل پاکی روح بخل، دنیا پرستی مال دوستی همچنین موجب رشد اخلاقی فرد جامعه چرا فقر عامل بسیاری مفاسد تامین زندگی محرومین وسیله زکات، جامعه بخشی مفاسد پاک سازد.
اری! انسان زمانی تواند قسمتی اموال خود چشم پوشی کرده رضای خدا سامان دهی جامع صرف کند درون او پاک روح او مهذب شده باشد کسانی رزق مادی خداوند نصیبشان کند دیگران انفاق کنند نه تنها چیزی دست نمی دهند خداوند انها وعده پاداش مضاعف داده است. چنانکه فرماید:
(فاطر (35): 30)
(تا خدا انها پاداش کامل عطا کند فضل کرم، باز ثوابشان بیفزاید او (خطای مومنان را) بسیار بیامرزد شکر گزاران، احسان فراوان کند.)
و ثواب دوچندان دنیا نصیب او شود اخرت، چرا خداوند فضل خویش انان بخشاید (شکور وزن فعول، صیغه مبالغه باشد قدردانی حد حصر خداوند رساند) قدردانی اخرت محدود شده خداوند تلاش انها قدردانی کرده لغزشها پوشاند چه بسا جایی گمان نبرند انها رزق مادی عنایت کند.
(طلاق: 2-3)
(هرکس خدا پروا داشته باشد، خداوند او گشایش قرار دهد جایی گمان نبرد او روزی عنایت کند.)
براستی کسانی زندگی خود ما صادق، مهربان مودب هستند چه جایگاهی نزد ما دارند؟ انان چندین بار تاکنون ما نزدیک شده، مهربانی سخاوت لطف ما استفاده کرده پس چندی نه تنها سپاسگزاری نکرده بلکه علیه ما اقدام کرده عمل انان، اثار زشتی ایجاد کرده چه موقعیتی دل اندیشه ما دارند؟ ایا دسته افراد باز احسان کنیم امکانات خود اختیار انان قرار دهیم؟