لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 40 صفحه
قسمتی متن :
وهابیت اسلام
مقدمه
مسلک وهابى منسوب شیخ محمد فرزند "عبدالوهاب" نجوى نسبت نام پدر او "عبدالوهاب" گرفته شده است.
به گفته برخى دانشمندان، علت اینکه مسلک بنام خود شیخ محمد نسبت نداده اند یعنى "محمدیه" نگفته اند. مبادا پیروان مذهب نوعى شرکت نام پیامبر (ص) پیدا کنند. نسبت سوء استفاده نمائید.
شیخ محمد سال 1115 هجرى قمرى شهر "عینبه" شهرهاى "نجد" تولد یافت. پدرش شهر قاضى بود. شیخ کودکى مطالعه کتب تفسیر حدیث عقائد سخت علاقه داشت، فقه حنبلى نزد پدر خود علماء حنبلى بود، اموخت.
وى اغاز جوانى بسیارى اعمال مذهبى مردم "نجد" زشت مى شمرد سفرى زیارت خانه خدا رفت بعد انجام مناسک مدینه رهسپار انجا توسل مردم پیامبر نزد قبر حضرت انکار کرد سپس نجد مراجعت نمود انجا بصره رفت قصد بصره شام رود، مدتى بصره ماند بسیارى اعمال مردم مخالفت پرداخت، ولى مردم بصره وى شهر خود بیرون راندند. راه میان "بصره شام" (زبیر) نزدیک شدت گرما تشنگى پیاده روى هلاک شود، اما مردى اهل زبیر مى خواست زبیر شام سفر کند ولى چون توشه خرج سفر اندازه کافى نداشت مقصد عوض کرد رهسپار شهر احسا انجا اهنگ شهر حریمله شهرهاى نجد نمود.
در هنگام سال 1139 بود، پدرش عبدالوهاب عینبه حریمله انتقال یافته بود.
شیخ محمد، ملازم پدر کتابهائى نزد او فرا گرفت انکار عقائد مردم نجد پرداخت مناسبت میان او پدرش نزاع جدال گرفت همچنین بین او مردم نجد منازعات سختى رخ داد امر چند سال دوام یافت اینکه سال 1153 پدرش شیخ عبدالوهاب دنیا رفت.
شیخ محمد پس مرگ پدر اظهار عقاید خود انکار قسمتى اعمال مذهبى مردم ادامه داد جمعى مردم حریمله او پیروى کردند کار وى شهرت یافت وى شهر حریمله شهر عینبه رفت، رئیس وقت عینبه عثمان شیخ محمد مقابل اظهار امیدوارى کرد همه اهل نجد عثمان بن حمد اطاعت کند.
خبر دعوت شیخ محمد کارهاى او امیر احسا رسید، وى نامه هایى براى عثمان نوشت نتیجه اش عثمان عذر شیخ محمد خواست.
شیخ محمد او پاسخ داد اگر مرا یارى کنى تمام نجد مالک مى شوى، اما عثمان او اعراض کرد او شهر عینبه بیرون راند.
شیخ محمد سال 1160 پس انکه عینبه بیرون رانده رهسپار درعیه شهرهاى معروف نجد گردید. وقت امیر درعیه محمد بن مسعود (جد ال مسعود) وى دیدن شیخ رفت عزت نیکى او مژده داد. شیخ قدرت غلبه همه بلاد نجد بوى بشارت داد بدین ترتیب ارتباط میان شیخ محمد ال مسعود اغاز گردید.
یکى بزرگترین نقاط ضعف برنامه زندگى شیخ مسلمانانى عقائد کذائى او پیروى نمى کردند، معالمه کافر حربى مى کرد براى جان ناموس انان ارزشى قائل نبود.
جنگهائى وهابیان نجد خارج نجد قبیل یمن حجاز اطراف سوریه عرا راه انداختند برهمین پایه بوده، هر شهرى جنگ غلبه املاک خود قرار مى دادند الا غنایمى بدست مى اوردنداکتفاء مى کردند.
کسانى عقائد او موافقت مى کردند دعوت او مى پذیرفتند باید او بیعت مى کردند اگر کسانى مقابله برخیزند باید کشته شوند اموالشان تقسیم گردد، طبق رویه اهالى قریه مضول شهر احسا سیصد مرد قتل رسانیدند اموالشان غارت بردند.
شیخ محمد بن عبدالوهاب سال 1206 درگذشت. پس شیخ محمد پیروان او همین روش ادامه دادند مثلا سال 1216 امیر مسعود هابى سپاهى مرکب بیست هزار مرد جنگى تجهیز کرد شهر کربلا حمله ور شد. کربلا ایام نهایت عظمت شرف بود. زائرین ایرانى ترک عرب بدان روى مى اوردند، مسعود پس محاصره شهر سرانجام وارد گردید کشتار سختى ملاضمین ساکنین نمود.
سپاه وهابى شهر کربلا رسوائى بار اورد پنج هزار تن قتل رسانیدند پس طرف خزینه هاى مردم امام حسین (ع) حمله ور شده اموال انرا غارت بردند.
از زمانیکه شیخ محمد بن عبدالوهاب عقائد خود ابراز مردم پذیرفتن انها دعوت کرد، گروه زیادى علماى بزرگ مخالفت عقائد او پرداختند، نخستین کسى شدت او مخالفت برخاست پدرش عبدالوهاب سپس برادرش شیخ سلیمان بن عبدالوهاب بودند هر دو علماى حنبلى محسوب مى شوند.
در خاتمه مقدمه باید دانست شیخ محمد بن عبدالوهاب مبتکر اورنده عقاید وهابیان نیست بلکه قرنها قبل او عقائد بصورتهاى گوناگون افرادى مانند ابن تیمیه شاگرد او ابن القیم اظهار شده ولى بصورت مذهب تازه اى نیامده طرفداران زیادى پیدا نکرده بود.
پیدایش
این فرقه منسوب «محمدبن عبدالوهاب » (بن سلیمان بن محمدبن احمدبن راشدبن برید بن محمدبن برید بن مشرف بن عمر بن بعضابن ریس بن زاحزبن محمدبن على بن وهیب التمیمى ) ازمردم «نجد»(1206-1115) مى باشد. «محمدبن عبدالوهاب » مکتب «ابن تیمیه » گرایش داشت .
ابن تیمیه«ابوالعباس احمدبن عبدالحیلم حرانى»: منابع شیعه امامیه ابن تیمیه اینگونه معرفى شده : احمدبن تیمیه (728 - 661 ق ) فقیه ، محدث ومتکلم حنبلى وى متولد 661 ق . حران (سوریه ) مى باشد ایام حمله مغولان مقیم دمشق شد. او داراى تاءلیفات بسیارى بالغ سیصد جلد . «ابن تیمیه » علماء حنبلى قرن هفتم هشتم هجرى که عقاید وى مخالفت افکار مذهبى معاصر خود تکفیر مدتى زندانى ازار مغولان قرار گرفت شام قاهره گریخت .
وى عقائد ارائى برخلاف معتقدات عموم فرقه هاى اسلامى اظهار مى داشت پیوسته مخالفت علماى دیگر قرار داشت عقیده محققین همین عقائد بعدا اساس معتقدات وهابیان تشکیل داده است.
در مقابل عقائد ابن تیمیه طرف علماء اسلام، بالاخص علماء اهل سنت دو کار صورت گرفت:
1) نقد عقائد اراء او تالیف کتب فراوان جمله کتب:
ـ شفاء السقام فى زیاره قبر خیر الا نام ـ نویسنده تقى الدین سبکى.
ـ دفع الشبهه ـ تقى الدین المصنى و...
2) مراجع فتوى اهل تسنن عصر ابن تیمیه تفسیق تکفیر وى برخاسته او بدعت گذارى مى دانستند.
غائله ابن تیمیه مرگ او سال 728 زندان شام فروکش کرد شاگرد معروف او ابن القیم هر چند ترویج افکار استاد خود پرداخت ولى اثارى باقى نبود اینکه فرزند عبدالوهاب تحت تاثیر افکار تیمیه قرار گرفت ال مسعود براى تحکیم پایه هاى امارت خود منطقه نجد حمایت او برخاستند باعث زنده شدن رشد افکار گردید متاسفانه باعث ایجاد فرقه اى جدید جامعه مسلمین گردید.
«ابن تیمیه » کلیه مذاهب اسلامى انتقاد داشت کتبى علیه مذاهب نوشت . عین حال احترام عامه بود. «ناصر» خلیفه فاطمى وى زندان انداخت پا میانى مادرش ازاد شد. او قائل تجسم تشبیه بود. «علماء عامه » علیه او اظهار نظر کرده اند کتبى رد عقاید وى نوشته اند. برخى ابن تیمیه «بدعت گذار» برخى دیگر کافر دانسته اند.
گویند «بخارى » وى «کافر» دانسته .
اثار عقاید او شام اطراف ممنوع اعلام گردید خلیفه وقت دستور داد هر کس عقاید باشد، مال جانش مباح .
از عقایدى که وى نسبت داده اند که وى تمام عقاید مسلمانان زیر سو ال برده انان پرستش متولیان رسمى مذاهب یهود ونصارى تشبیه کرده که احبار رهبان خود مى پرستند گویند عقاید اثار او تجسم تشبیه خداوند اصحاب سقیفه توهین روا داشته ، مردم زیارت قبر رسول الله باز داشته نوعى شرک تلقى کرده . عقاید اراء او بر
محمد بن عبدالوهاب بصره «شیخ محمد مجموعى » علم دین اموخت ، شام حجاز کسب فیض کرد وکمال یافت سفرهایى ایران «اصفهان » نمود.
عقاید اراء
وهابیها معتقدند که هیچ انسانى نه موحد نه مسلمان مگر اینکه امورى ترک کند، جمله : 1 - وسیله هیچ یک رسولان اولیاء پروردگار خداوند توسل نجوید، هرگاه اقدام کار کند بگوید: اى خدا! توسط پیامبرت محمد (صلى الله علیه اله ) تو متوسل مى شوم که مرا مشمول رحمت خود قرار دهى ، اینگونه افراد راه شرک گام نهاده مشرک مى باشند.
2 - زائران قصد زیارت ارامگاه رسول خدا (صلى الله علیه اله ) نزدیک نشوند قبر حضرت دست نگذارید انجا دعا نخوانند نماز نگذارید ساختمان مسجد روى قبر نسازند.
3 - پیامبر (صلى الله علیه اله ) طلب نکنند اگر چه پروردگار، حق شفاعت پیامبر اکرم (صلى الله علیه اله ) داده ولى طلب نهى فرموده . مسلمانان جایز که بگوید: «یا الله ! شفع لى محمدا» :
«پروردگارا! محمد (صلى الله علیه اله ) شفیع من قرار ده » ولى روا نیست که بگوید: «یا محمد! (صلى الله علیه اله ) اشفع لى عندالله ».
و کسى که پیامبر طلب شفاعت کند، مانند که بت شفاعت خواسته باشد
4- باید هرگز رسول خدا «صلى الله علیه اله » سوگند یاد نکندو او ندا ننماید (: محمد) حضرت عبارت «سیدنا» توصیف نکند الفاظى قبیل : بحق محمدو.. زبان جارى نسازد.
5 - نذر براى غیر خدا پناه بردن استغاثه غیر خداوند شرک .
6 - زیارت قبور ساختن گنبد بارگاه انها وتزئین قبور سنگ کتیبه ، چراغ روشن کردن شمع گذاشتن انها شرک .