لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 30 صفحه
قسمتی متن :
معنا مبنای سکولاریسم
اهتمام اسلام امر سیاست حکومت جهاد جعل قوانین حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید، معارف روحی اخلاقی، عدالت اجتماعی، مساوات عواطف انسانی است.
محمد جواد نوذری
سکولاریسم اشاره تحولاتی دارد که پس از عصر نوزایی مغرب زمین وقوع پیوست منجر جدایی دیانت سیاست شد. اهمیت بحث سکولاریسم رو که خلال حدودی فرهنگ غرب اشنا می شویم. درک سیاست غرب، که کشور ما شیوع یافته بدان دامن زده شود، گرو اشنایی فلسفه فکری معاصر غرب است. بنابراین، بحث سکولاریسم، علاوه که جنبه سلبی ارتباط دیانت سیاست می کاود، کلید فهم سیاست، عصر جدید شمار رفته ما شناخت غرب غرب زدگی مدد رساند. توجه چه گفته شد، بحث پرسش های ذیل پی می گیریم: مفهوم سکولاریسم چیست؟
ریشه ها علل گرایش سکولاریسم کدامند؟
مبانی اصول سکولاریسم کدامند؟
مفهوم سکولاریسم
سکولاریسم ( Secularism ) واژه ای انگلیسی ریشه لاتین « Seculum »، معنای یک برهه زمانی معین، گرفته شده است. فارسی معنای ناسوتی، دنیوی گرایی، بشری، عرفی، زمینی گیتیانه امده است. فارسی، اصطلاحی که مبین تمام حقیقت واژه سکولاریسم باشد، ارائه نشده است. رو، واژه انگلیسی فارسی کار برده می شود. معادل فرانسوی سکولاریسم، « Laicite » « Seculoise » که فارسی، لائیک تعبیر شود. سکولاریسم، تعریف های متعددی ارائه شده که برخی ناظر بعد فکری است؛ نظیر که گفته شود: سکولاریسم نظام عام عقلانی که ان، روابط میان افراد، گروه ها دولت مبنای عقل تنظیم می گردد.» تعریف، چون تنها یکی اصول سکولاریسم اشاره دارد، تعریفی کامل نیست. برخی تعریف ها ناظر روند شکل گیری سکولاریسم که خلال ان، تدریج، حقوق، وظایف امتیازات کلیسا نهادهای غیرمذهبی منتقل شود. برخی تعاریف دیگر، سکولاریسم مثابه یک نظام منسجم فکری می انگارند که پس رنسانس صورت یک نگرش جهان بینی امده نگرشی که قرون وسطی حاکم بود، تمایز ماهوی دارد مبنای ان، انسان گرایی، تجربه گرایی عقلانیت است. چه گذشت، روشن که سکولاریسم اشاره جدایی دین سیاست دارد، گونه ای که هیچ یک دو، حوزه دیگری دخالت نکند. مقایسه بین سکولاریسم لائیک، تلقی عمومی بران که سکولاریسم معنای جدایی دین سیاست نتیجه، پذیرش دین عنوان یک رابطه صرفا فردی میان فرد خداوند است؛ اما لائیک معنای ضدیت دین الحاد است؛ ولی برخی نویسندگان، مترادف سکولاریسم بردارنده مفهومی نسبی تشکیکی می دانند که طیف وسیعی، الحاد پذیرش دین عنوان یک نهاد، می گیرد. زمینه های شکل گیری سکولاریسم نوزایی (رنسانس) معنای تجدید حیات حاکی احیای فرهنگی که یونان روم باستان رایج بوده است. تاریخ باستان، که قرن پنجم بعد میلاد ادامه داشت، ادیان رایج، غیب ماورای طبیعت ارتباطی نداشتند، بلکه اساطیری طبیعی بودند. خدایان، مظهر نیروهای طبیعت بودند نام های مختلفی خوانده می شدند. ادیان رومی یونانی، هر دو فاقد جنبه های عرفانی معنوی مظاهر شرقی بود. گرایش روم مسیحیت رسمیت یافتن ان، موجب رسوخ خرافاتی که ریشه فرهنگ روم یونان داشت. زمینه، پادشاهان نقش سزایی داشتند. قرون وسطی تعارض امپراتوران کلیسا، منجر حاکمیت کلیسا شد. کلیسا نام دین، داعیه دفاع دین داشت؛ اما برخلاف جهت فطرت ادمی گامی برمی داشت. امر، دیر زود، مردم متوجه انحرافاتی می ساخت که نام دین، سوی کلیسا عرضه منجر عصیان شورش همگانی، جهت بازگشت ارزش ها، حاکمیت دین واقعی، که اسلام متجلی شده می کرد، انکار غیب الوهیت چه انتساب کلیسا داشت، می شد. رنسانس حقیقت، معنای طرد کلیسا فراموشی واقعیت الهی دینی که قرن چهاردهم، نخست ایتالیا سپس سراسر اروپا احیای فرهنگ رومی-یونانی زمینه های مهیا شد. پیدایش سکولاریسم غرب، بازتاب حوادثی که قرون وسطی رخ داد. برخی عوامل موثر شکل گیری سکولاریسم عبارت بودند از:
الف) نارسایی تعالیم انجیل مسیحیت
۱. بعضی اصول مسیحیت چارچوبه هایی ارائه می کند که قابلیت دفاع عقلانی ندارند. راه رستگاری ان، ایمان تقلیدی متوقف که عقل فهم راهی ندارد. مسیحیت معتقد راه رستگاری، که انسان طالب است، انجیل بیان شده بشر امر دیگری ورای نیاز ندارد. فقدان یک نظام منسجم عقلانی، قدرت دفاع دین مسیحیان گرفت سستی کلیسا، ایین مسیحیت عرصه اجتماع حذف شد. چون فاقد شریعت متقن بود، گاه که علم بشری خلاءهای قانونی توجه قرار داد، کلیسا توان مقابله نیافت.
در مقابل، اسلام ایینی که عقاید، احکام واخلاق استوار است. عقاید، که زیربنای اندیشه دینی شمار می رود، تقلید بردار نیستند. هر انسانی باید بکوشد تامل استدلال، مجموعه باورهای دینی خود استحکام بخشد. امر، نشانگر اتقان استحکام مبانی دین اسلام است. اگر ایینی اتقان پایه های فکری خود اعتماد نداشته باشد، پیروان خویش اجازه تفکر نمی دهد؛ زیرا بی پایگی پی خواهند برد. حوزه احکام اخلاق چنین نیست که تنها طبقه گروه خاصی حق کاوش مطالعه داشته باشند، بلکه راه پویندگان حق حقیقت باز است؛ اما ضرورت های جامعه، اقتضای نوعی تقسیم کار کرده است. سوی دیگر، اسلام چه که همواره کمال سعادت بشر لازم است، مستقیما بیان کرده مقررات متغیر، چارچوبه های کلی تعیین نموده که فقها دین شناسان می توانند توجه ان ها مقررات احکام جزئی استنباط کنند.
۲. کلیسا تفسیری موازی دوگانه دنیا اخرت تقسیم کار میان ارباب کلیسا امپراتوران ارائه می داد که ریشه انجیل تحریف شده دارد؛ زیرا براساس ان، چیزی که متعلق قیصر بود، می بایست قیصر چه متعلق خدا بود، می بایست کلیسا واگذار می کرد. دوگانگی سنت کلیسا منجر تعارض بین کلیسا پادشاهان اواخر قرون وسطی طرد جنبه الهی پادشاهان که خود، زمینه زوال نفوذ کلیسا سلطه پادشاهان مهیا ساخت.
در فرهنگ اسلامی، چنین نگرشی مطرود است. دنیا اخرت عرض یکدیگر قرار ندارند، بلکه دنیا مثابه گذرگاهی که اخرت منتهی می شود سعادت اخرت زندگی جهانی انسان منوط است. فرهنگ اسلامی، روحانیت عنوان کارشناس امور دینی، نه عنوان طبقه ویژه، مطرح است. چنان که میان امور معنوی مادی دوگانگی نیست. رو، مدیریت کلان جامعه باید افرادی واگذار شود که بیش تر احکام قوانین اجتماعی سیاسی، اشنایی دارند؛ سویی، اراسته اخلاق الهی باتقوا یند سوی دیگر، قدرت مدیریت اگاهی لازم میدان عمل دارا باشند.
۳. کلیسا حالی دسترسی حقایق منحصر خود می دانست که دنیای مسیحیت، فاقد متن حیاتی مصون تحریف بود. علاوه ان، خرافات بسیاری دین وارد شده که قران کریم بدان اشاره شده ( یحرفون الکلم عن مواضعه ). کلیسا خود نماینده خدا منبع تشریع احکام طور مستقل می دانست: ( اتخذوا احبارهم رهبانهم ارباباا من دون الله).
علم، شجره ممنوعه قلمداد می شد وتنها علومی مجال رشد می یافتند که موید فرضیه های انجیل باشند حتی علوم تجربی تحت سیطره کلیسا بود. برخورد خشن کلیسا صاحبان اندیشه تفتیش عقاید، چهره ناخوشایندی کلیسا نمایش گذاشت تعبیر شهید مطهری، دین که باید دلیل هدایت پیام اور محبت باشد صورتی امد که تصور هر کسی دین خداوند، خشونت اختناق استبداد بود. فرهنگ اسلامی، همگان دسترسی حقایق دارند. البته تفسیر دین، مانند اظهار نظر هر رشته علوم معارف، صلاحیت ها توانایی ها خاصی می طلبند که بدون ان ها تفسیر انسان قابل اعتماد نیست. سوی دیگر، قران کریم تنها کتاب اسمانی مصون تحریف استناد می توان حقایقی عمیق دست یافت که قلمرو حس تجربه خارج است. اسلام پیروان خود تعقل، تفکر نواوری علمی دعوت می کند.
ب) نهضت اصلاح دینی (رمفرمیسم)
نهضت اصلاح دینی، جریانی که طی ان، نفوذ مذهب تدریج کاسته شد. مارتین لوتر(۱۴۸۳- 1546م) پیشگامان حرکت، هدف اصلاح پیرایه زدایی ایین مسیحیت برقراری انضباط ان، دیدگاه های جدیدی عرضه کرد، اصل خود کشیشی که مشوق فردگرایی بود، تاکید قرار داد هدف، انجیل زبان المانی ترجمه کرد. تفکیک دین سیاست، دیگر اصول اشاره وی بود. لوتر اظهار داشت که پادشاهان قدرت خود مستقیما خدا می گیرند وظیفه کلیسا تنها پرداختن امور معنوی روحی است.
به هر حال، نهضت اصلاح دینی، پیدایش طرز فکر جدید، نقشی اساسی داشت باعث شکستن حاکمیت کلیسا ظهور فلسفه سیاسی جدید شد. پیامدهای حرکت، درگیری فرقه های مذهبی که موجب بین رفتن قداست دین زمینه سازی سکولاریسم شد.
ج) تماس فرهنگ های ملل جهان
تماس غرب فرهنگ جوامع دیگر، موجب تحول نگرش انان جذب عناصر مفید سازنده شد. ویژه تماس اروپایی ها مسلمانان، خلال جنگ های صلیبی، موجب اشنایی انان فرهنگ اسلامی گشت. امر، تاثیر شگرفی نگرش انان دنیا داشت زمینه ساز ظهور نویسندگان بزرگی سامان شد. اکتشاف های جغرافیایی موجب باز شدن درهای بسته جامعه اروپا مناطق دیگر گردید که زمینه ساز تحولات جدید عرصه فرهنگ شد.
بنیادهای فکری سکولاریسم
متولیان جامعه غرب، پایه گذاری تمدن خود، سویی ایین مسیحیت بی مهری قرار دادند سوی دیگر، نظام فکری جدیدی مبنای سکولاریسم پی ریزی کردند. اصول عناصر قوام بخش سکولاریسم عبارتنداز:
الف) انسان مداری ( اومانیسم)
هویت فرهنگی عصر جدید غرب است. براساس اصل، انسان، مدار محور همه اشیاء خالق ارزش ها ملاک تشخیص خیر شر است. واقع، انسان جای خدا می نشیند قادر بدون نظر قرار دادن دین ارتباط ماورای طبیعت، مشکلات زندگی دنیای خود حل فصل کند. بنابراین اصل، انسان دو اهرم عقل علم، دیگر نیازی دین ندارد. اومانیسم ملاک تکیه گاه تشخیص ارزش ها خود انسان می داند مبدا ماورایی قائل نیست. واقع، چه اصالت دارد، انسان خداوند صرفا می تواند جهت رفع الام روحی نیازهای بشر پذیرش قرار گیرد خود اصالت برخوردار نیست. نظام سیاسی اومانیسم، مبنای مشروعیت خود مردم اصطلاح، «قرارداد اجتماعی» می گیرد، که امروزه انتخابات ارای مردمی تجلی می یابد
ب) عقل مداری(راسیونالیسم)
از دیگر مشخصه های سکولاریسم، عقل گرایی است؛ بدین معنا که انسان استفاده عقل قادر همه مسائل درک کند حل ان ها پردازد. داوری نهایی حل منازعات، عهده عقل عقل، مستقل وحی اموزش های الهی، توان اداره زندگی بشر دارد. عقل مداری، تاریخ اندیشه سیاسی غرب، دکارت باز می گردد.
پیش او، طی دو قرن، فلسفه مدرسی حملات منتقدان تشکیک مبانی فکری سست شده سپس دکارت، فلسفه مدرسی اعتبار انداخت فلاسفه نوینی جایگزین ساخت. نتایج عقل مداری، طرد دین بود؛ زیرا عقلانیت گونه ای تفسیر که دین ضد عقل معرفی می کرد. رو، عقل معیار صحت سقم قلمداد شد. محاسبه گرایی پیامدهای عقل مداری که پی ریزی تمدن غرب، نقش اساسی ایفا کرد.
در تفکر اسلامی، عقل ابزار شناخت عقاید اصلی یکی منابع استنباط احکام شرعی نه تنها دین سر ستیز ندارد، بلکه خدمت است. ایات روایات فراوانی دعوت تعقل تفکر می کنند، گونه ای که برخی روایات، تفکر یک ساعت، معادل هفتاد سال عبادت شمرده شده است. ولی هر حال، عقل تنهایی نمی تواند همه نیازهای بشر برطرف کند مواردی که کمیت عقل لنگ باید وحی کمک گرفت.
ج ) علم محوری
بنابراین مبنا، ایمان علم، نقش مذهب حیات انسان ها ایفا می کند. دیگر سخن، یافته های علمی، اداره جامعه کافی است. تجربه گرایی توسط فرانسیس بیکن پایه گذاری پژوهش تجربی، جایگزین تفسیر نهادهای سنتی جهان شد. همین دلیل، تعارض بین علم دین، مسائلی که پس رنسانس ظهور موج تجربه گرایی رخ نمایاند. دید اینان، علم دین مقدم رویکرد افراطی تجربه گرایی، که هر چه محک تجربه نیاید، طرد انکار می شود. تقابل علم دین هنگامی اغاز که تئوری های جدیدی، فضاشناسی هیئت، وسیله کوپرنیک، کپلر گالیله مطرح که پذیرفته ها باورهای کلیسا ظواهر کتاب مقدس مسیحیان مخالفت داشت. پس تعارض بین کلیسا علم اغاز تدریج شدت گرفت. گرچه ابتدا کلیسا مقاومت های بسیاری کرد، اما نهایت، شکست خورد عکس العمل های مختلفی خود نشان داد که جمله ان ها جدایی دین علم بود. گفته که دین زبانی مخصوص خود دارد علم زبانی مخصوص خود. نزد انان روح دین، صرفا راز نیاز خدا حداکثر، توصیه های اخلاقی است. تفکر اسلامی، همان گونه که بین عقل دین تعارض نیست، بین علم دین تعارضی نیست. علم عالم، دیدگاه قران ارزشمندند: (قل هل یستوی الذین یعلمون الذین لا یعلمون). تفکر اسلامی، معرفت تجربی، تنها راه شناخت نیست، بلکه راه های دیگری شناخت واقعیت وجود دارند. د) ازادی تساهل(لیبرالیسم)