لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 63 صفحه
قسمتی متن :
مبانی فقهی حقوقی اعتبار شهادت زنان اثبات دعاوی قسمت اول
چکیده
امروزه یکی مسائل مهم توجه جامعه بین المللی، مساله حفظ رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن مرد عدم تبعیض اساس جنسیت است. احساس مخصوصا بین بسیاری زنان وجود دارد که طول تاریخ انها ستم رفته حقوق شان انسانی انها رعایت نشده حتی دوران کنونی همه پیشرفتهایی که نصیب زنان شده، باز بسیاری موارد شان انسانی انها رعایت نمیشود. معمول که وقتی حقوق زنان بحث میشود، راجع شهادت دادن انها سخن میان میاید. البته شهادت جزء حقوق نیست تکلیف محسوب میشود؛ گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی میشود که مقاله انها اشاره میشود.
هدف مقاله حاضر یک مقدمه موخره یاداوری نکته که اولا ـ جنسیت خلقت باعث فضل عدم فضل نمیشود؛ ثانیا ـ مراد ارزش شهادت بیان نقش جنسیت اعتبار شهادت نیست. یعنی مساله بررسی میشود که ایا زن مرد بودن تاثیری اعتبار شهادت دارد خیر؟ امروزه مقررات اغلب کشورها شرط مرد بودن زمره شرایط لازم اعتبار شهادت نیست، ولی مقررات قانون جمهوری اسلامی ایران، تفاوتهایی اعتبار شهادت زن، نسبت شهادت مرد وجود دارد که بررسی میپردازیم.
برای اهل تحقیق کافی که بداند جامعه بشری قبل اسلام چه طرز تفکری زن داشته است، شاید دیگر حاجت نباشد که سیره نویسان کتب تاریخ فصل جداگانه، کتابی مختص عقاید امم ملتها زنان بنویسند. چرا که خصال روحی جهات وجودی هر امتی لغت اداب ملت تجلی میکند.
در هیچ تاریخ نوشتهای قدیمی چیزی که حکایت احترام اعتنا شان زن کند یافت نمیشود، مگر مختصری تورات وصایای عیسی بن مریم (ع) که بنابر باید زنان ارفاق کرد تسهیلاتی فراهم نمود.
اما اسلام یعنی دینی که قران عنوان کتاب قانون نازل گردیده است، حق زن نظریهای ابداع کرده که روزی که بشر پا عرصه دنیا گذاشته زمان ظهور اسلام چنین طرز تفکری زن وجود نداشت. اسلام نظریه خود تمام مردم جهان افتاد زن ان طور که هست اساس که افریده شده جهان معرفی کرد؛ اساسی که دست بشر منهدم شده اثارش محو گشته بود.
اسلام عقاید ارای مردم زن رفتاری که عملا زن داشتند، بیاعتبار نموده خط بطلان انها کشید.
اسلام هویت زن میگوید زن مانند مرد انسان است، هر انسانی چه مرد چه زن فردی که ماده عنصر پیدایش وی دو نفر انسان نر ماده شرکت دخالت داشتهاند، هیچ یک دو نفر دیگری برتری ندارد، مگر تقوی؛ چنان که خداوند میفرماید ایها الناس انا خلقناکم من ذکر انثی، جعلناکم شعوبا قبائل لتعارفوا، اکرمکم عندالله اتقیکم؛ «هان مردم ما یک یک شما نر ماده افریدیم، شما شعبهها قبیلهها قرار دادیم یکدیگر بشناسید، بدانید که گرامیتر شما نزد خدا تقویترین شماست» (حجرات، 13).
ان گاه همین معنا توضیح میدهد که عمل هیچ یک دو صنف نزد خدا ضایع باطل نمیشود، عمل کسی دیگری عاید نمیگردد، مگر اینکه خود شخص عمل خود باطل کند، بانگ بلند اعلام میدارد کل نفس بما کسبت رهینه؛ «هر کسی گرو عمل خویش است» نـه مثل مردم قبل اسلام کـه میگفتند گناه زنان بـه عهده خـود
خود انان عمل نیکشان منافع وجودشان مال مردان است.
وقتی حکم ایات، عمل هر یک دو جنس مرد زن چه خوب چه بد عهده خود او حساب میشود هیچ مزیتی جز تقوی کسی نیست، نظر داشتن اینکه یکی مراحل تقوی اخلاق فاضله چون ایمان درجات مختلف چون عمل نافع عقل محکم پخته اخلاق خوب صبر حلم است، پس زنی که درجهای درجات بالای ایمان دارد، یعنی سرشار علم است، عقلی پخته زرین دارد، سهم بیشتری فضایل اخلاقی واجد است، چنین زنی اسلام ذاتا گرامیتر حیث درجه بلندتر مردی که سنگ او نیست. حال مرد هر که میخواهد باشد، پس هیچ کرامت مزیتی نیست مگر تقوی فضیلت.
اما احکام مشترک بین زن مرد احکامی که مختص هر یک دو طایفه است؛ اسلام زن تمامی احکام عبادی حقوق اجتماعی شریک مرد است. او مانند مردان میتواند مستقل باشد، هیچ فرقی مردان ندارد، نه اکتساب انجام معاملات، نه تعلیم تعلم، نه دست اوردن حقی که او سلب شده، نه دفاع حق خود نه احکامی دیگر؛ مگر مواردی که طبیعت خود زن اقتضا دارد که مرد فرق داشته باشد.
عمده موارد اخیرالذکر مساله عهدهداری حکومت، قضا، جهاد رودررو بودن مردان حمله دشمن است. اما وی بسیاری خدمات جنگ مددرسانی امور مختلف حمایت رزمندگان مداوای اسیب دیدگان محروم نیست.
اری زن برکت اسلام جایگاه ابزاری جایگاه استقلالی خود راه یافت، اراده عملش که ظهور اسلام گره خورده اراده مرد بود، اراده عمل مرد جدا شد، تحت فشار ناعادلانه مردان امد. مقامی رسید که دنیای قبل اسلام همه قدمت همه ادوار چنین مقامی زن نداده بود، مقامی زن داد که هیچ گوشه هیچ تاریخ گذشته بشر نخواهید یافت، اعلامیهای حقوق زن مثل اعلامیه قران نخواهید جست که میفرماید «لاجناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف» (طباطبایی، 1374،ج 4، 98ـ110).
هدف انتخاب موضوع عنوان مقاله بحث بررسی پیرامون دو چیز است: یکی رفع نگرش تبعیضامیز تقدم مقررات رویههای نادرست غیر عادلانه زنان که کرامت انسانی عدالت فردی اجتماعی مغایر مانع رشد توسعه فرهنگی کشور میشود. دیگر تعیین دیدگاه اسلام زمینه حقوق تکالیف زنان عنایت مقتضیات زمان مکان تحولات عظیم اجتماعی که ناگزیر فهم احکام اثرگذار رفع اتهام نگرش وضع قوانین تبعیض امیز صورت ناروا غیر قابل دفاع اسلام راجع زنان میباشد. عین حال طرح مباحث امید میرود جهت اصلاح بعضی قوانین اقدامی صورت گیرد.