لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 35 صفحه
قسمتی متن :
فلسفه معرفت دینی
چکیده:
همزمان گسترش شبهات مهم جدیدی که فراروی معرفت معرفتشناسی دینی بوجود امده سوی دیگر لزوم پاسخگویی بنیادین منطقی ساماندهی ان، ضرورت تاسیس پیدایی دانشهایی حد بینا رشتهای سامان رساندن خلاءها کاستیهایی که حوزه دین پژوهی معاصر رخ مینمایاند لازم داشته انجا که برخی علوم دین پژوهی نظیر فلسفه دین، کلام جدید الاهیات حیطه انها نمیگنجد.
از رو دهه اخیر شاهد نوعی تحول تکون راستای ساماندهی نیازها مالا تاسیس نوپایی علومی حوزه نظر بودهایم. دانش «فلسفه معرفت دینی» جمله دانشهای نوینی که میتواند سپری کردن فرایند نظام وارگی انسجام هدف مهم کامیاب گردد ایفای نقش مرز معرفتی دین پژوهی معاصر نایل گردد.
این علم که شاخهای فلسفههای مضاف علوم رویاروی هماوردی دانشهای همگن همزاد خویش نظیر: دانش منطق کشف فهمگزارههای دین ... تمایزات مشترکاتی خود نشانه رفته است. جمله محورهایی که ویژگیها وضوح تماشا گذارده مباحث چیستی که مقاله سعی تبیین ترسیم زوایایی شده است.
مفاهیم کلیدی:
فلسفه معرفت دینی، معرفت دینی، منطق اکتشافات دین، عقلانی، پسینی، پیشینی
درامد:
فلسفه معرفت دینی فلسفههای مضاف
فلسفه مضاف لحاظ لفظ دو دسته ظاهر گشتهاند:
فلسفه مضاف علوم
فلسفه مضاف حقایق
فلسفه علوم، دانش فرانگرانه توصیفی ـ تحلیلی، نقدی مانند فلسفه معرفت دینی، فلسفه علوم اجتماعی فلسفه علم حقوق ... موضوع دسته فلسفهها شناسایی تحلیل واژگانی که انها اضافه میشود فلسفه حقایق، دانش درونگرانه توصیفی ـ عقلانی، نقدی پدیدههای حقیقی اعتباری مانند فلسفه هنر، فلسفه زبان، فلسفه سیاسی فلسفه معرفت ... فلسفه مضاف پدیدهها حقایق ذهنی خارجی، حقیقی اعتباری سنخ دانشهای درجه اول فلسفه مضاف دانشها علوم سنخ دانشهای درجه دوم. بنابراین فلسفه معرفت دینی لحاظ اضافه علم؛ یعنی معرفت دین دانشهای درجه دوم حساب میاید.
واژهشناسی:
قبل پرداختن تعریف فلسفه معرفت دینی بررسی توضیح تبیین برخی واژههای کلیدی ضرورت دارد، اشتراکات لفظی ابهام کلمات واژهها برطرف شود موضوع بحث کاملا روشن شود. واژههای استفاده فلسفه معرفت دین عبارتند از:
«فلسفه»: تعریف فلسفه اینگونه نیست که براحتی ان بدست داد زیرا تعریف مشکلات مناقشات زیادی برخوردار هر چند میتوان بین تمامی تعاریف قدر جامعی دست یافت. بنابراین، فلسفه صورتها جلوههای گوناگونی بروز ظهور داشته است. همه قالب میتوان فلسفه تلقی کرده مثال، توماس اکوئیناس، فیلسوف برجسته مسیحی که مسیحیت فلسفه ارسطو هماهنگ کرد دین مسیحیت زبان فلسفه ارسطوی ارائه داد. تفسیر مسیحیت تعبیری، دین مسیحیت بنا قرائت توماس اکوئیناس واقع نوعی نگرشی فلسفی است. نمیتوان دین فلسفه جدا دانست گفته شود رابطه دین فلسفه چگونه است؛ بلکه دین مسیحیت، خود نوعی فلسفه است. تامل مبانی دین واقع تامل مبانی فلسفی است. چنان که راداکریشنان مینویسد: